صدای پاهایم توی سرت گوله شد
توی چشمت خون شد
مثل حباب ترکید و گوش من
صدای تو را بیمار شد
صدایت توی من فحش شد
فحشای ما آشکار و قتل کسی
قتل کسی
که آسوده تصمیم شد و من صدای بال زدن فکرت را پای تلفن شنیدم
تمنای اجساد نهیف را مشت مشت قاپیدم
— و تاپ تاپ کیبرد را روی تنم
ما یک صدا با هم پچ پچ کردیم و دروغ مثل صدای در قوطی باز شد
صدای پاهایش پرید و گوشه لپم را گاز گرفت و
.خون بی صدا عاشق زمین شد