دو درخت بوس می کنند
شاخه ای میشکند
شاخه حساس است و حسود
شاخههای من را ببین
چطور ایستاده اند
یاد بگیر
از پوست درخت
که ترک میخورد
تا زنده شود
دو درخت بوس می کنند
کتابی ورق میخورد
حوصله طبیعت سر می رود
صحنه تکرار می شود
شاخه راست می شود
باد شاخه را می دزدد – هو
دو درخت بوس می کنند
هسته ها می خندند
بچه ها از تنهٔ هر دو درخت بالا می روند
خانه ای می سازند
شاخه ای می شکنند
سیبی گاز می زنند
میوهها زبان باز می کنند و فحش می دهند
تخم کبوترها می پزند
صبح به خیر
با صدای بوسه دو درخت بیدار شدم
املتی خوردم
با آب سیب
تخمه ای شکستم
و خنده بچه ها
از آن سوی خیابان به این سو
در شاخه ها گم شد